یارو میگه:
پري روزي از کوه برميشگتم يه مقدار سرو وعضم ژوليده پويده بود بغل خيابون وايساده بودم, ديدم يه خانوم سانتي مانتال سوار پرادو وايستاد, بوق زد !!!
گفتم بفرماييد...؟؟؟! !!
گفت: سوار شو بريم...!!!!!
منم که قند تو دلم اب شده بود, سوار شدم, گفتم حالا کجا بريم؟
گفت: ميريم خونه ما :|
انگار داشتم خواب ميديدم... خلاصه رفتيم در خونشون، گفت پياده شو بريم داخل!
وقتي رفتيم داخل, گفت همينجا روي مبل بشين تا بيام...
داشتم خودمو واسه يه روز خوب اماده ميکردم
که يهو خانومه داد زد: نيمــــــــــــ ا... پسرم بيا!!
پسره که اومد خانومه گفت نيما...مامان, به اين نگاه کن؛ اگه درس نخوني ميشي يکي مثل اين ,انگل جامعه!!!!
بعد گفت: بيا اين 5000 تومنو بگير برو...!!! :|
===============================================================
دوستي تعريف ميکرد :
دم درِ يه خونه اي رسيديم بلند بلند با ذوق گفتم واي مامان بيا ببين بوي بابابزرگ مياد اينجا. گف آبروريزي نکن پدسّگ، بوي ترياکه ===============================================================
غضنفر نيسانش از تپه بالا نميرفت گفت:يا امامزاده داوود يه بسته خرما نذرت ميکنم.
وقتي بالاي تپه رسيد گفت بيخيال نذر!!!!!
يهو تو سرازيري ترمزش بريد، گفت:يا امام رضا بدادم برس ،داوود واسه يه بسته خرما داره خون بپا ميکنه ===============================================================
آخرين ورژن دعاي آخر ترم براي حل مشکلات
الهي !
باخاطري خسته ، دل به کَرم تو بسته ، دست از اساتيد شسته و در انتظار نمرات نشسته ام ...
پاس شوند کريمي ، پاس نشوند حکيمي ؛
نيفتم شاکرم ، بيفتم صابرم ؛
الهي شهريه ها بالاست که ميداني و جيبم خاليست که ميبيني !
نه پاي گريز از امتحان دارم و نه زبان ستيزبا استاد ؛
الهي دانشجويي را چه شايد واز او چه بايد!!؟
الهـــــــــي دستم به دامانـت....
===============================================================
♥2tamoon♥...
ما را در سایت ♥2tamoon♥ دنبال می کنید
برچسب : باحال,طنز,خنده دار,smsخنده دار,جک, نویسنده : parisa 2tamoon بازدید : 337 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1391 ساعت: 8:40